پرده اول: تحریم
در ادبیات تحریم اقتصادی، کشورها عموما به سه دسته کشورهای «تحریمکننده»، «تحریمشونده» و «ثالث» دستهبندی میشوند و امروز پس از چند دهه تجربه تحریمهای مختلف موفق و ناموفق اقتصادی، این مسئله که میزان پیروی کشورهای ثالث از تحریمهای کشور تحریمکننده عامل اصلی موفقیت تحریمها است، در جمعبندی مطالعات مختلف بدل به یک «اصل بدیهی» یا «اکسیوم» شده است.
سال گذشته پس از آنکه «سند امنیت ملی ۲۰۲۳» بیش از هر دوره دیگر، چین را تهدید امنیت ملی برای آمریکا معرفی کرد و خواستار وضع محدودیتهای فناورانه بر این کشور شد، سند محدودیت صادرات نیمههادیها به چین توسط «دفتر صنعت و امنیت» ذیل «وزارت بازرگانی» آمریکا تدوین و برای اجرا به «دایره اجرای مقررات صادراتی» این کشور رفت. در گام اول مقرر شد که تولیدکنندگان تراشه آمریکایی از چین خارج شوند و آنها که قصد ماندن دارند در این حوزه تمامی فعالیتهای خود را متوقف کنند و در صورت ضرورت، وارد همکاری در عرصههای دیگر شوند. در خصوص تولیدکنندگان غیرآمریکایی از آنجا که بسیاری از شرکتهای فناوریمحور بزرگ جهان در هر دو کشور آمریکا و چین فعالیت دارند، از سال ۲۰۲۳ ادامه فعالیت شرکتهای فناورانه خارجی در آمریکا منوط به اعطای مجوز «دفتر صنعت و امنیت» شد که هم خود شرکت و هم تمامی مشتریان زنجیره تامین آن را از صدور تراشهها به چین منع میکند.
یکی از مهمترین تفاوتهای جدال اقتصادی چین و آمریکا در دولتهای «ترامپ» و «بایدن» این بود که «ترامپ» به سمت جنگ تجاری تعرفهمحور رفت اما «بایدن» ممنوعیت صادرات فناورانه را مد نظر قرار داد که به مراتب هوشمندانهتر بود. حال کلید موفقیت این سیاست جدید در همراه کردن کشورهای ثالث است و اینجا دولتمردان «بایدن» اقبال بلندی داشتند؛ چراکه که اگرچه صادرکنندگان متعددی برای تراشه به چین وجود دارند، اما «نقاط گلوگاهی» (۱) فناوریهای تولید در این حوزه صرفا در اختیار دو شرکت «هلندی» و «ژاپنی» است. شرکتهای «اِی.اِس.اِم.اِل» هلندی و «توکیو اِلکترون» ژاپنی امروز در این فناوری جایگاه انحصاری دارند و حرف اول را میزنند. بنابراین آمریکا به منظور ممانعت از تامین و تولید نیمههادیها از ناحیه چین، وارد مذاکره با هلند و ژاپن شد و این سه کشور در ماه ژانویه سال ۲۰۲۳ به یک توافق سهجانبه دست یافتند تا صادرات تجهیزات پیشرفته ساخت تراشه را محدود کنند. هلند از ماه مارس و ژاپن از ماه جولای دو جین کنترلهای صادراتی شدید در این زمینه روی صادرات خود گذاشتند، اگرچه در اعلامیههای ممنوعیت صادراتی آنها نه اشارهای به توافق با آمریکا و نه اشارهای به نام چین شده است.
پرده دوم: خودشکوفایی
روز چهارشنبه هفته گذشته، رسانههای چینی اعلام کردند که یک شرکت تحت حمایت دولت در این کشور توانسته است پیشرفت قابل توجهای در رسیدن به نقاط گلوگاهی تولید تراشه حاصل کند که این پیشرفت میتواند اتکاء چین به تراشههای آمریکایی را کمتر و تا پایان سال جاری میلادی این کشور را قادر به تولید انبوه نیمههادیها کند. خبر ابتدا در یک روزنامه محلی چین به نام «سِکیوریتی دِیلی» یا «اخبار امنیتی روز» با استناد به یک منبع نامعلوم منتشر شد و این روزنامه گزارش داد که «گروه تجهیزات میکروالکترونیک شانگهای» که در چین مجموعهای پیشتاز فناوری این حوزه قلمداد میشود و البته در لیست سیاه آمریکا هم قرار دارد، نخستین سیستم دارای فناوری ۲۸-نانومتری خود را تا پایان سال ۲۰۲۳ عرضه خواهد کرد. این دستاورد باعث شد که قیمت سهام سه شرکت اصلی تامینکننده قطعات اپتیکی این گروه یعنی «اِملُپتیک»، «کینگسِمی» و «کَستِک» در روز چهارشنبه به ترتیب ۱۵، ۵.۵ و ۵ درصد افزایش پیدا کند.
میدانیم که در دنیای تراشههای کامپیوتری هر چه اعداد مربوط به مشخصات یک تراشه اعم از هسته، فرکانس و حافظه، بالاتر باشند، نشان از قدرت و سرعت بالاتر آن کامپیوتر است، اما در دنیای تراشههای نیمههادیها، قضیه برعکس بوده و این اعداد هر چه پایینتر باشند، به معنای سرعت بیشتر و مصرف انرژی پایینتر است. بنابراین اگر بخواهیم میزان موفقیت چین در تولید انبوه دستگاههای لیتوگرافی تولید تراشههای ۲۸ نانومتری را در ذهن خواننده تداعی کنیم، کافی است اشاره کنیم که پردازندههای «پنتیوم»، «پنتیوم.اِم» و «سِلِرون» شرکت «اینتل» که در سالهای ۱۹۹۵، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ ساخته شدند، هر کدام به ترتیب با گره پردازشی ۳۵۰، ۹۰ و ۶۵ نانومتری تولید شدند. گرچه با این سطح تکنولوژی چین امروز جایی قرار دارد که شرکت «تی.اِس.اِم.سی» تایوان، که امروز در ۳ نانومتر نیمههادیهای شرکت «اپل» را تولید میکند، ۱۰ سال پیش قرار داشت، اما همین نیمههادیهای ۲۸ نانومتری نیز کماکان در بسیاری از تجهیزات الکترونیکی مورد استفاده دارند و در صورت دستیابی چین به یک تکنولوژی با قدرت همپایی بالا این فاصله میتواند در مدتزمان کوتاهی برطرف شود.
این دستاورد اهمیت راهبردی بسیار بالایی دارد و ماحصل سالهای پیگیری مجدانه دولت چین در اعمال سیاست تحت فشار قرار دادن شرکتهای داخلی برای دستیابی به «نقاط گلوگاهی» فناوری تولید تراشه است و البته در این زمینه اعمال فشار اصلی بر شرکتهایی بوده که آمریکا آنها را در فهرست تحریم خود داشتهاند. در زنجیره تولید نیمههادیها در چین، ساخت تراشه یکی از ضعیفترین حلقهها به شمار میرود و و شرکتهای تولیدکننده چینی مانند «سمیکانداکتور اینترنشنال» و «هواهونگ سمیکانداکتور» کاملا به تجهیزات ساخت دو شرکت هلندی و ژاپنی در تولید تراشهها وابسته هستند.
پرده سوم: تا پیروزی
پس از این خبر یک مقام ارشد دولت بایدن، گفته است که فعلا هیچ زمانبندی اقدامی نداریم و در حال جمعآوری اطلاعات هستیم، اما همه گزینهها روی میز است. سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز حاضر به گفتگو نشده، اما سخنگوی کمیسیون اروپا گفته است که این اتحادیه اقدامات لازم را برای حفظ منافع شرکتهای خود انجام خواهد داد و در تلاش است تا وابستگی منطقه اروپا را به شرکتهای خارجی در حوزه تراشه کمتر کند. اما از حالا مشخص است که آمریکا و اروپا تا چه اندازه از این دستاورد چین نگران شدهاند.
اگر چین رفتاری که در خصوص دیگر اقلام صادراتی خود داشته در حوزه تراشهها نیز داشته باشد و در بازار جهانی این کالا اقدام به دامپینگ کند، بزرگترین شرکتهای پیشتاز فناوری در آمریکا و اروپا ناپدید خواهند شد، بلکه شرکتهای غربی ممکن است در ادامه در زمینه نیمههادی کاملا وابسته به چین شوند و خرید چنین قطعات مهم فناورانه که اهمیت راهبردی دارند از کشوری مانند چین میتواند خطرات امنیت ملی متعددی برای غربیها ایجاد کند، بهویژه اگر این نیازمندی به سیلیکون در حوزه صنایع نظامی باشد. غربیها نگران از رفتار غیربازاری شرکتهای نوظهور چینی در عرصه نیمههادیها، نگران توسعه زنجیرههای تامین چینمحور و تضعیف استقلال راهبردی فعلی خود در عرصه نیمههادیها هستند.
واقعیت این است که هر گونه اخلال در تولید همین تراشههای ۲۸ نانومتری، مانند آنچه در همهگیری کووید-۱۹ اتفاق افتاد هم میتواند میلیاردها دلار خسارت به همراه داشته باشد و برنامههای تولید تلفنهای همراه، خودروهای الکتریکی، وسایل الکترونیکی و حتی اقلام نظامی و راداری را دچار اخلال کند. اگر چینیها که امروز ۲۰درصد تولید نیمههادیهای تولید کلاینتهای آمریکایی به آنها فروخته میشود، خود توان ساخت بیابند و با یارانه سنگین وارد بازارهای جهانی شوند، آیا دیگر منابع یارانهای طرحهایی مانند «قانون دانش و تراشه» برای شرکتهای غربی جذابیت خواهد داشت؟ آمریکا و اروپا در اتحادی کامل برای ممانعت از عبور چین از خط قرمز فناورانه در تولید نیمههادیها بودند و اکنون چین به همپایی لازم در این عرصه دست یافته است، آیا مانند دیگر عرصهها در همگامیهای بعدی جلو خواهد افتاد؟
(۱) choke points
تبادل نظر